هدف و طرح
ابتداي اين مطلب را در بخش اول ترجمه تخصصي براي كودكان مطالعه نماييد.
زماني كه سخن مي گوييم، در واقع پاسخي مي دهيم به آن چه كه پيشتر گفته شده است و نسبت به جملات قبلي آن بحث موضع ميگيريم. روشي كه بدان وسيله سخنان پيشين را درك مي كنيم خواه خصومت آميز يا دلسوزانه، خواه معتبر يا سست ضعيف، وخواه از لحاظ اجتماعي وزماني در فاصله نزديك يا دور به هر حال نمايانگر مفهوم و سبك هر آنچه كه مي گوييم است.
در ترجمه براي كودكان و ترجمه براي بزرگسالان يك مشكل اساسي به صورت مشترك وجود دارد. اينگونه ترجمه ها بينام و غير قابل مشاهده است. چندين محقق متذكّر شدهاند كه وقتي ما ادبيات اصيلي را كه براي كودكان نوشته شده است تصديق وتاييد مي كنيم به معناي تاييد ترجمه براي كودكان نمي باشد. ما مترجمان را همچون انسانهايي با تصور و پندار كودكانه شان تصور نميكنيم. هنوز هم مترجمان نمي توانند از طرز فكرشان كه در اين جا به معناي تصورات كودكانه شان است فرار كنند.
تصور و قوه تخيل كودك موضوعي پيچيده است كه از يك طرف موضوع و مسالهاي است منحصر به فرد مبتني بر تاريخ شخصي هر فرد است و از طرف ديگر چيزي است كه در همه جوامع مشترك است. زماني كه ناشران كتابهايي را براي كودكان منتشر ميكنند، وقتي نويسندگان براي كودكان مينويسند، و زماني كه مترجمان براي كودكان ترجمه ميكنند، قوهُ تخيل كودكانه اي دارند كه كار خود را بر آن متمركز كرده اند واين همان چيزي است كه علاقه مند به مطالعه آن مي باشم، خواه نتيجه كار را كودكان يك گروه سني خاص بخوانند يا نه.
علاوه بر اين زماني كه از كودك و ادبيات مخصوص او صحبت مي كنيم بايد قادر باشيم به نحوي آنها را تعريف كنيم. هنوز هم اتفاق نظر زيادي در باب تعريف دوران كودكي، كودك وادبيات او وجود ندارد. بنابر اين از ارائه تعاريف صريح و روشن درباب اين عناوين خود داري كرده و در عوض ترجيح مي دهيم اين عناوين را به صورت ضمني تعريف كنم، تعريفي بر اساس هرآن چه كه در تصور ناشران، نويسندگان و مترجمان نسبت به كودكان وجود دارد. من ادبيات كودكان را همچون ادبياتي مي دانم كه كودكان آنها را آرام و بي سر و صدا مي خوانند اما بزرگترها آن را با صداي بلند براي كودكان مي خوانند. از آن جايي كه به طور عمده حوزه كاري من ترجمه داستانهاي مصور براي كودكان است (به عنوان مثال كتابهاي مصور) منظورم كودكاني است كه هنوز به مدرسه نرفته اند (در فنلاند زير7 سال ). با اين همه، دوران كودكي مفهوم روشن و رواني دارد وبدين منظور بسياري از مطالعات من نسبت به ترجمه براي كودكان زير سن مدرسه شامل ترجمه براي كودكان با رده سني بالا هم مي شود.
ادبيات كودكان ويژگي هاي خاص خود را دارد كتابهاي نوشته شده براي كودكان اغلب شامل تصاويري است تا بتوان آنها را با صداي بلند براي كودكان خواند تصاوير در ادبيات كودكان اهميت بيشتري نسبت به كلمات داشته باشد و در بعضي مواقع هيچ كلمه اي وجود ندارد. همچنين تصاوير اندكي از علاقه محققان ترجمه را نيز به خود اختصاص داده است. و به ندرت تحقيقي درباب اين موضوع در مطالعات ترجمه وجود دارد.
با صداي بلند خواندن از خصوصيات كتبي است كه براي كودكان نوشته مي شود. تنها زماني كه با صداي بلند براي بزرگترها مي خوانيم كه در موقعيت هاي خاصي باشيم، مثلا زماني كه شعرهاي عاشقانه مي خوانيم يا زماني كه دوستان و اعضاي خانواده در بيمارستان هستند و قادر بر انجام كاري نيستند و ما اميدواريم با اين كار بتوانيم گذر زمان را براي آنها آسان تر كنيم. در ترجمه براي كودكان عمده تمركزم را بر اين دو موضوع اصلي قرار خواهم داد :خواندن (بدون بلند خواني و خواندن شفاهي) و رابطه بين اين كلمات و تصاوير. چگونه مترجم درحين ترجمه يك داستان مصوربراي كودكان همه اين موضوعات متفاوت رابه كار مي گيرد؟
زماني كه براي كودكان ترجمه مي كنيم اين سوال مطرح مي شود كه براي چه كسي ؟ ما به منظور استفاده خوانندگان در آينده ترجمه مي كنيم - كودكاني كه داستانها را خواهند خواند يا به آنها گوش خواهند داد - كساني كه داستانها را به شيوه خودشان تعبير و تفسير مي كنند. اين سوال مسئله ي منبع موثق و صحيح را نيز به ميان مي آورد. اگر هدف ما انتقال كل پيام اصلي است، پيدا كردن حقيقت اصلي و قطعي در متن اصلي، در اين صورت هدف وعملكردهمه فرآيند ترجمه به دست فراموشي سپرده مي شود. ترجمه نيازمند اين است كه در كنار تصاوير و خواندن با صداي بلند عمل كند. اگر چه ما، به عنوان مثال بر قابليت خواندن متن زبان مقصد و اهميت آن تاكيد مي كنيم (يا ترجيحاً قابليت خواندن و خوانايي كل موقعيت )، اما در حقيقت كودك را به عنوان يك خواننده در نظر مي گيريم كسي كه متوجه مي شود و درك مي كند و همين طور فعالانه در فرآيند خواندن شركت مي كند.
خواندن يك مسئله ي اساسي در ترجمه براي كودكان مي باشد. اولاًبه دليل تجربه خواندن حقيقي و واقعي مترجم، كسي كه ترجمه اش را بر اساس هر آن چه كه از متن اصلي تجربه كرده مي نويسد. دوماً به اين خاطر كه مترجم مترجم تجربيات خوانندگان آينه را تصور كرده است، از طريق گفت وگو با خوانندگاني كه هنوز براي او وجود كه اين همان تجسمات ضيايي از خوانندگان اثرش مي باشد. مترجم نهايتاً به خوانندگان كودك كه استفاده كنندگان از كل فرآيند ترجمه اند خواهد رسيد. كه اين خوانندگان يا كودكان هستند و يا بزرگترها كه با صداي بلند براي آنها مي خوانند. مترجمان خوانندگاني هستند كه همواره در حال ترجمه براي خوانندگان خود مي باشند.
در بسياري از نمونه ها، سروكارم با انطباق و سازگاري براي كودكاني باشد كه اغلب مسئله اساسي در ادبيات كودكان به لحاظ مي شود. با وجود كليت اين مفهوم همانطور كه به اساس روايت تعريف شده است. سازگاري به طور خاص تنها بر حسب چگونگي انحرافش از متن اصلي تعريف شده است. بنابراين اين چيزي است متفاوت با يك ترجمه كم فرض شده است كه با متن اصلي يكسان بوده و يا اينكه به نوعي معادل متن اصلي باشد. در روشهاي مشابه، انطباق و معادل ( هم ارزي ) دو مفهوم مبهم هستند. متن اول و ترجمه اش كه همان متن دوم مي باشد مطلقاً متفاوت مي باشند. به طوري كه مترجم با مهارت تمام كار ترجمه را انجام داده است. من معتقدم كه با وجود پيشرفت هاي جديد در مطالعات ترجمه، مسائل و مشكلات مربوط به انطباق ومعادل ارزش رسيدگي و توجه بيشتر و عميق تر را دارد. به طور كلي، من اين دو مسئله را جداي از هم و مشابه در نظر نمي گيرم. همه فرآيند ترجمه شامل انطباق و سازگاري مي باشد و هر قسمت از ترجمه همواره شامل تغيير و اهلي سازي مي باشد. تغيير زبان همواره داستان را براي مخاطبان زبان مقصد ملموس تر مي سازد. بيشتر مخالفت هايي كه به عنوان مثال بين دو موضوع انطباق و سانسور وجود دارد، انعكاس دهندهُ فرهنگ، اجتماع، تصورات كودكان، و ديدگاه ما نسبت به ترجمه را نشان مي دهد.
اين مطلب ادامه دارد...
منبع : بترجم
مشكلات و مسائل موجود در ترجمه فقط به خود متن مبدا مربوط نمي شود، بلكه به مفهوم و اهميت متن ترجمه شده براي خوانندگان آن زبان نيز بستگي دارد. خوانندگاني كه بخشي از يك فرهنگ خاص بوده اند، يا با مجموعه اي مشترك از دانش و ادراكِ حاصل شده از آن زبان يكي از گروه هاي آن فرهنگ هستند.
موقعيت و هدف بخش اصلي همه ترجمه ها مي باشند. مترجمان هرگز لغات را به صورت مجزا ترجمه نمي كنند، بلكه كل فضا و موقعيت را در نظر مي گيرند. آنها ميراث فرهنگي و تجربيات خواندن خود را در ترجمه به كار مي گيرند و مواقعي كه ترجمه كُتب كودكان مورد نظر باشد از تصورشان نسبت به دوران كودكي و تخيل كودكانه خود نيز استفاده مي كنند. از اين طريق، آنها وارد يك ارتباط گفتاري مي شوند كه در نهايت خواننده، نويسنده، مترجم و ناشر را نيز درگير مي كند.
رويكرد مترجم - محور در مطالعات نظري ترجمه به طور فاحشي با نظريات قديمي و سنّتي دچار تغيير شده است و عمده تمركز آن بر روي ساختارهاي ذهني چون "معادل" و "تطابق" و "وفاداري به متن مبدأ " بوده است. بنابراين من با ديدگاه هايي كه معتقدند ترجمه يك عمل مكانيكي است كه وابسته به متن، اهداف نويسنده و مسائل زباني مي باشد مخالفم. با چنين ديدگاهي، كار مترجم اگر نگوييم محو و ناپديد، به طوركلي دچار ابهام و تيرگي مي شود.
در اين نوشته، بر عملكرد بشر در ترجمه تمركز دارم و اميدوارم بدين طريق بتوانم چراغ هايي بر سر راه مترجمان، فرآيند ترجمه و به خصوص ترجمه براي كودكان روشن كنم. هدفم اين است كه نشان دهم چگونه تمام فرآيندهاي ترجمه بر هر تلاشي براي كشف و توّلد دوباره اهداف نويسندهُ متن مبدأ مقدم است. به جاي قدرت مولف، بر روي اهداف خوانندگان،چه مترجم و چه خوانندهُ متن مقصد، تمركز كردهام. هدف ناشران و خريداران كتابها چيست؟ هدف كلي ترجمه براي مخاطبان مختلف و متفاوت چيست؟
اين مطلب ادامه دارد...
با نام خداوند يكتاي هستي
فعاليت گروه ترجمه مدرن بترجم با آدرس بترجم دات كام شروع شد
بعد از ماهها تلاش و برنامه ريزي و همكاري جمعي از دوستان در شاخه هاي مختلف وب سايت بترجم شروع به فعاليت نمود
اميدواريم بتوانيم خدمات عالي و مشتري پسندي ارائه نماييم
راه طولاني داريم ولي با اولين قدم شروع ميكنيم
منبع : شروع به كار بترجم دات كام
نويسنده: علي سبزه اي
تعداد صفحات : 0